بیانیه لوزان

تغییر اساسی در سیاست هسته ای رژیم نیست!

 

کارگران و زحمتکشان خواهان رها کردن تامین انرژی از طریق شکافت اتم هستند !

 

 

بی شک در دنیای امروز تمام اختلافات و مناقشات مابین کشورها و خلق ها و ملت ها باید و بهتر است که از طریق مذاکره و توافق و سازش مابین طرف های درگیر و با نظارت و تضمین های سازمان ملل متحد و ارگان ها مختلف این سازمان حل و فصل گردد و یا لااقل از شدت آنها کاسته شود. صد سال گفتگو و کشمکش بر سر میز منافع و علائق طرفین بهتر است از یک روز جنگ و درگیری نظامی خونین و ویرانگر!

از این رو ادامه مذاکرات هسته ای مابین رژیم مستبد جمهوری اسلامی با کشورهای عضو دائمی شورای امنیت و اتحادیه اروپا هرچند واگرچه هیچ دستآوردی برای مردم ایران نداشته باشد و یا موجب عقب نشینی موضعی و یا "نرمش " حاکمیت اسلامی شده باشد، جایگزین دیگری ندارد. کمونیست ها و چپ های دمکرات ایران به هیچ وجه با گزینه های غیر انسانی "تحریم اقتصادی کشور" و یا "تهدید و تجاوز نظامی" از سوی کشورهای خارجی توافق و هم سوئی ندارند.

تاکید ما بر ادامه مذاکره جمهوری اسلامی با کشورهای عضو شورای امنیت و اتحادیه اروپا به معنی تائید سیاست های هسته ای مسئولان نظام نیست. اظهارات ریاست دولت و وزیر امورخارجه ، ریاست سازمان انرژی اتمی و دیگر دست اندرکاران انرژی اتمی در ایران نشان می دهد که تغییری در برنامه های بلند مدت انرژی هسته ای صورت نپذیرفته است. مسئولان نظام کماکان درپی ساخت نیروگاه های هسته ای و گسترش صنعت و افزایش استفاده از سوخت هسته ای هستند.

هم اینک صحبت از عقد قراردادهای ساخت نیروگاه ها هسته ای بیشترمی شود که حتی تحریم های شورای امنیت این قرارداد ها را باطل نمی کند. جالب توجه است که تمام اقتصاد کشور بخاطر فعالیت های اتمی ، تحت تاثیر تحریم های گسترده قرار گرفته و افت داشته، بغیر از خود صنعت هسته ای که رشد هم کرده است !

کارگران و زحمتکشان ایران از سال های پیش خواهان تغییر بنیادین و اساسی درسیاست هسته ای حاکمیت هستند. این تغییرات باید خط مشی زیرین را پی گیر شود:

 

ـ طراحی و ساخت نیروگاه های هسته ای در ایران بی درنگ باید متوقف شوند.

تجربه انفجار نیروگاه اتمی در اوکرائین و ژاپن و پیآمدهای آن نشان داد که هر نیروگاه هسته ای در واقع یک " بمب اتمی" است که در کشور کاشته می شود. پژوهش ها و تحقیقات فنی و اقتصادی در همه کشورهای پیشرفته نشان می دهند که با داشتن منابع عظیم انرژی گاز و نفت و خورشید، تامین انرژی از شکافت اتم کاملا غیر اقتصادی و نابخردانه است و خطرات بزرگ انسانی، اقتصادی و زیست محیطی را در بر دارد. باید طرح و نقشه بلند مدت ایران برای تامین انرژی در سمت و سوی انرژی های پاک و با فن آوری های مدرن و پر بازده باشد؛

ـ غنی سازی در ایران برچیده شود.

بیش از 1000 کیلو اورانیوم در ایران تا 20 درصد غنی سازی شد، سپس رژیم مجبور گردید تا تمام آن را دوباره اکسیده کرده و از بین ببرد. چراکه مصرفی برای آن نداشت. هم اینک بیش از 10 هزار کیلو اورانیوم تا سطح 5 درصد غنی سازی شده است که طبق بیانیه لوزان توافق شده است تا به خارج از ایران فرستاده شود. اگر هم در ایران می ماند باز قابل استفاده در نیروگاه اتمی بوشهر بخاطر عدم توانائی سنجش تشعشعات آن، نبود. یعنی محصولی که به قیمت رکود اقتصادی کشور بدست آمده است را باید دور ریخت!

سانتریوفیوژهای ایران ، که دستگاه های اصلی غنی سازی هستند، قدیمی و کند هستند. این دستگاه ها را می بایست سال ها پیش اسقاط کرد. حفظ آن ها، چه 20 هزارعدد و چه 5 هزار عدد، کاملا غیر اقتصادی و هزینه بر است. همان بهتر که این دستگاه های کهنه را از کار انداخت تا آنکه با هزینه های بسیار آنها را بکار گرفت و آنگاه محصول شان را از بین برد!

 

ـ پژوهش های هسته ای و تولید ایزوتوپ های و تشعشات مورد استفاده در علم پزشکی و صنایع و کشاورزی باید ادامه یابد.

قابل پذیرش نیست که در عرصه های علمی و پژوهشی و کاربردی و در صنایع و کشاورزی هر گونه محدودیتی را به گردن گرفت. عرصه دانش متعلق به هیچ کشور بزرگ و کوچکی نیست. جهت پژوهش های اتمی باید با نیازهای علمی ـ فنی کشور ما در عرصه های بهداشتی و صنعتی و حفظ محصولات کشاورزی مطابقت داشته باشد تا از به هدر رفتن سرمایه ها جلوگیری بعمل آید.

تجربه می گوید که پژوهشگران و دانشمندان و کارکنان علوم فیزیک و اتم از تامین جانی در کشور برخوردار نیستند و تروریست های سازمان های جاسوسی کشورهای امپریالیستی و متحدانشان آشکارا و بی شرمانه به تهدید جان آنها می پردازند. باید از پژوهشگرانی که کار و دانش خود را در خدمت میهن و مردم بکار انداخته اند حمایت کرد و تمام نیازهای عملی و فنی آنها را پاسخ گفت. اصرار رژیم بر غنی سازی نا لازم به آینده پژوهش های اتمی لطمه میزند.

بهره گیری از تولید رادیو ایزوتوپ ها که می توانند به درمان بیماران کمک شایان توجهی نمایند و نیز ایران را در منطقه خاورمیانه به مرکز بزرگی برای معالجه نیازمندان تبدیل سازد، نه تنها موجب نجات جان هزاران بیمار خواهد شد بلکه می تواند مخارج و هزینه های مداوای بیماران را جبران نماید و در نتیجه بار مالی اضافی بر بودجه کشور تحمیل نشود. از این رو باید مرکز آب سنگین اراک برجای خود باقی بماند و با تغییرات کاربردی تنها برای مصارف انسانی مورد استفاده قرار گیرد.

 

ـ برای حفظ غنی سازی نباید امنیت کشور را بزیر خطر برد

تجربه عراق و لیبی نشان می دهد که بازرسی های سازمان انرژی اتمی و دیگر نهادهائی که زیر نفوذ مستقیم کشورهای عضو ناتو هستند، محملی برای جاسوسی و شناسائی توانائی های دفاعی و نظامی هستند.

غنی سازی و تولید انرژی از شکافت اتم ، توانائی دفاعی و امنیتی خاصی به کشور نمی دهد که جبران کننده ضعف ها باشد. برعکس توانائی مقابله با تجاوز نظامی را تضعیف می کند. از این رو نباید و نمی توان امنیت ملی کشور را به امکان غنی سازی بی ارزش مرتبط کرد و آن را به خطر انداخت. نباید با هیچ تعهدی که امنیت ملی را به بازی می گیرد، موافقت نمود.

 

ـ شفاف سازی و به عهده گرفتن مسئولیت اشتباهات

هم اینک روایات مختلف و حتی متون و نوشته های گوناگون از یک بیانیه مشترک در دست است. متن فارسی با متن انگلیسی متفاوت است. آنچه مسئولان جمهوری اسلامی در مصاحبه های مطبوعاتی کنترل شده می گویند با آنچه مسئولان آمریکائی مدعی هستند فرق می کند. اروپائی ها به گونه ای دیگر تعریف می کنند. برداشت روس ها و چینی ها جور دیگری است. عدم شفافیت و برملا کردن نیمی از حقیقت، گویای این وضعیت اطلاع رسانی آشفته است.

این آشفتگی اطلاع رسانی و مردم را در پشت درهای مذاکرات مخفی و غیر علنی مجلس قرار دادن، نشانه از آن است که اولا مسئولان نظام حاضر نیستند تمام توافق های آشکار و پنهان را به اطلاع مردم برسانند و دیگر آنکه برای فرار از برعهده گرفتن مسئولیت خسارات جانی و مالی هنگفت پیش آمده ، مثل همیشه به دروغگوئی و فریب و ظاهر سازی و "خدعه" و به تازگی به " دایره و تنبک" روی آورده اند. کارگران و زحمتکشان ایران با دیده تحقیر به این خیمه شب بازی های مضحک و کودکانه می نگرند و شفاف سازی کامل مذاکرات و بده بستان ها پای میز مذاکره و بر دوش گرفتن بار مسئولیت اشتباهات و خیانت ها از سوی رهبری و مسئولان نظام هستند.

 

ـ لغو تحریم ها

واقعیت جهان امروز ما این است که کشورهای امپریالیستی و قدرتمند بدنبال منافع اقتصادی و استراتژیک و در دست گرفتن سرکردگی جهان هستند. امپریالیسم آمریکا آشکارا ادعای رهبری جهان را دارد. امپریالیست ها جهان چند قطبی را بر نمی تابند و برای اعمال این سرکردگی تمام "گزینه ها" را روی میز گذاشته اند که تحریم های شدید و همه جانبه مالی و اقتصادی یکی ازاین گزینه ها است.

مسلم این است که نباید و نمی توان از منافع کشور تحت فشار تحریم های اقتصادی صرف نظر کرد. اما زمانی که مسئولان نظام سیاست اتمی نادرست و تهدیدآمیزی را در پیش گرفته اند و مرتب شعار نابودی کشور دیگری را می دهند و در درگیریهای نظامی منطقه بنوعی دخالت می کند و مردم را در داخل کشور به شلاق استبداد می کشد و آزادی های دمکراتیک را سرکوب می نماید، دست و بال دولت های امپریالیستی را باز می گذارد تا هم افکار عمومی داخل کشورهایشان را نسبت به خطر هسته ای رژیم قانع کنند و هم کشورهای زیادی را حول قطع نامه های شورای امنیت گرد بیآورند تا "نقشه راه" شان را سرانجام دیکته کنند.

از این رو حتی سر فرو آوردن در مقابل امپریالیست ها بر سر مسائل هسته ای، تحریم و "گزینه" نظامی را از روی میز بر نخواهد داشت.

آنچه که می تواند اساس تهدید های نظامی و تحریم های اقتصادی را کم اثر و یا بی اثر کند، اتخاذ مواضع سیاسی صحیح و منطقی و دمکراتیزه شدن جامعه ایران است، امری که تنها با قدرت یابی کارگران و زحمتکشان امکان پذیر خواهد شد

.

socialism.elmi@gmail.com